دفتر خاطرات ما

خاطراتی از گذشته

سلام دوستان گلم.بعد مدّتها تونستم خودمو راضی کنم یه لینک بزارم.آخه دلم گرفته بود، از این زمونه ،از بی وفائی از ... اصلاَ ولش کنید اومدم با یه حال دیگه،امیدوار و سر حال.تازگیها با یکی آشنا شدم که احساس میکنم دوسش دارم .البته لینکای دیگم سر جاش میمونه.فعلاً بای    


اینو تقدیم به عشقم:

چقدر خوشبخته اونی که تورو داره ...
چقدر خوشبخته اونی که تورو داره

تو دوسش داری و دستاشو میگیری

میتونی تکیه گاهش باشی هر لحظه

با رویاهات داری دنیاشو میگیری

چقدر خوشبخته و اینو نمیدونه

که با تو زندگی کردن چقدر خوبه

تو اونجا شادی آرومی پر از عشقی

من اینجا تو دلم تردید و آشوبه

همه دنیای من مال تو بودن بود

حالا دیگه تورو داشتن یه رویائه

باید باور کنم سهم من این بوده

دلم بی تو چقدر خاموش و تنهائه

تو اونقدر خوبی که هر کی تورو داره

کنار تو براش دنیا بهشت میشه

همیشه توی این عشقای نافرجام

مقصر دست سرد سرنوشت میشه

تورو هرگز نداشتم اما میدونم

اونی که پیشته خوشبخت ترین میشه

براش با درد و غصه موندنم کم کم

با لبخند تو دیگه سخت ترین میشه

چقدر خوشبخته اونی که تورو داره

چقدر تلخه من اینجا بی تو آواره م

تو خوشبخت باش و من اینجا بدون تو

میشینم تا ابد روزامو میشمارم
 

خاطرات برگی از دفتر زندگی هستند، آن ها را پاره نکنیم
نوشته شده در 11 / 11 / 1390برچسب:خوشبختی,ساعت 19:41 توسط iman| |


Power By: LoxBlog.Com